(زبان عامیانه) حریم خصوصی در عصر دیجیتال: آیا هنوز چیزی برای پنهان‌کردن داریم؟

05/03/1404 03:49

داشتم همین دیروز برای یه خرید ساده توی اینترنت دنبال یه «دمپایی حمام» می‌گشتم. بله، دمپایی! هنوز پنج دقیقه نگذشته بود که اینستاگرام، گوگل، حتی یه بازی ساده‌ای که توی گوشیم داشتم، همگی با لبخند مصنوعی اومدن گفتن: «سلام! اینم پیشنهاد دمپایی برای شما!»
و من همون لحظه یه لحظه خشکم زد. جدی، آیا واقعاً ما هنوز حریمی به اسم “خصوصی” داریم؟ یا همه‌چیز دیگه عمومی شده؟

بیایید بی‌ پرده صحبت کنیم.
زمانی حریم خصوصی یعنی اینکه مامانمون بدون در زدن وارد اتاقمون نشه. الان؟ یعنی اینکه گوگل ندونه ساعت چند می‌خوابیم و دیجی‌کالا از تعداد دفعات مسواک‌زدنمون مطلع نباشه!

تعریف کلاسیک و نسخه ۲۰۲۵ حریم خصوصی

قدیما، حریم خصوصی بیشتر فیزیکی بود. دیوار، قفل در، نامه‌ی مهر و موم شده.
ولی حالا؟ حریم خصوصی بیشتر از جنس دیتا و ردپای دیجیتاله. مثلاً:

  • لوکیشن گوشی
  • مکالمات واتساپی
  • سابقه سرچ گوگل
  • پیام‌های نیمه‌کاره توی دایرکت!

یه بار وقتی داشتم یه مقاله درباره امنیت فضای ابری می‌نوشتم، فهمیدم حتی زمانی که ما فکر می‌کنیم آفلاینی، دستگاه‌هامون دارن رکورد می‌گیرن. حتی قدم‌هامون رو هم می‌شمارن. انگار وارد یک عصر جدید شدیم که در اون «بی‌صدا بودن» هم به نوعی پیام محسوب میشه!

حریم خصوصی؛ اختیاری یا توهمی؟

یه سوال ساده:
اگر هیچ‌کس نباشه که شما رو ببینه، آیا باز هم نگران حریم خصوصی‌تون هستین؟
جواب اغلب ما ممکنه این باشه که: «خب، بستگی داره کی داره نگاه می‌کنه!»

واقعیت اینه که بیشتر اپلیکیشن‌ها، سایت‌ها، حتی سیستم‌عامل‌ها، به‌نوعی در حال جمع‌آوری اطلاعات از ما هستن. گاهی شفاف اعلام می‌کنن، گاهی زیرکانه در بین ۱۸ صفحه‌ی سیاست حفظ حریم خصوصی که “خب، کی حوصله خوندنشو داره؟”

و راستش منم نخوندم. ولی همون روز که یه سایت خارجی درخواست دسترسی به “دوربین، لوکیشن، و لیست تماس‌ها” داد در حالی که فقط یه اپ نقاشی بود، با خودم گفتم:
“خب… این دیگه شورشو درآورده!”

چرا حفظ حریم خصوصی هنوز مهمه؟

عده‌ای می‌گن: «من چیزی برای پنهان‌کردن ندارم!»
اما اجازه بدین با یه مثال ساده جواب بدم:
شما هم ممکنه چیزی برای پنهان‌کردن نداشته باشی، ولی آیا حاضری کل مکالمات خصوصی‌ت رو روی بیلبورد وسط شهر نصب کنن؟ یا توییت‌هات رو مادر بزرگت بخونه؟

همین پارسال، یکی از دوستام شغلی رو از دست داد فقط به‌خاطر یه پست چند سال پیش که اصلاً یادش نمی‌اومد. کسی اون رو پیدا کرده بود و فرستاده بود برای منابع انسانی!
نتیجه؟
حریم خصوصی فقط مربوط به مجرم‌ها نیست، مربوط به آدم‌های معمولیه که حق دارن “بعضی چیزا فقط مال خودشون باشه.”

چه چیزهایی از ما لو رفته که خودمون نمی‌دونیم؟

اجازه بدین یه لیست سریع بگم تا یه کم از شوخی فاصله بگیریم و وارد منطقه قرمز بشیم:

  • مخاطبین گوشی حتی وقتی اپ‌ها رو حذف می‌کنیم
  • اطلاعات خریدها و مکان‌هایی که رفتیم از طریق GPS
  • صدای ما (بله، حتی وقتی فقط گفتیم “سلام گوشی!” و ادامه ندادیم)
  • عکس‌هایی که لوکیشن توشون فعال بوده و حالا میشه دید کِی و کجا گرفته شدن

چند وقت پیش وقتی داشتم یه حافظه‌ی قدیمی رو خالی می‌کردم، فهمیدم گوگل لوکیشن‌هام رو از ۲۰۱۷ تا حالا ذخیره کرده. و وقتی دیدم ۵ سال پیش ساعت ۹ شب کجا بودم، بدون اینکه خودم یادم بیاد، واقعاً ترسیدم!

چطور از خودمون محافظت کنیم؟ (حداقلش!)

اینجا نمی‌خوام شعار بدم. چون همه‌مون می‌دونیم که اینترنت امن نیست. ولی می‌تونیم هوشمندانه‌تر رفتار کنیم. مثلاً:

  1. دسترسی اپ‌ها رو چک کن. باور کن، یه بازی آفلاین نیاز به دوربین نداره!
  2. از پسورد قوی استفاده کن. نه “123456” که حتی مادربزرگم هم ازش عبور می‌کنه.
  3. از VPN معتبر استفاده کن. نه اونایی که تبلیغش رو تو کانال‌های عجیب دیدی.
  4. دو مرحله‌ای فعال کن. شاید چند ثانیه وقت بگیره، ولی جلوی چند ماه دردسر رو می‌گیره.
  5. باور نکن که شرکت‌ها فقط به خاطر «بهبود تجربه کاربری» اطلاعاتت رو می‌خوان.

واقعاً هنوز چیزی برای پنهان‌کردن داریم؟

شاید نه به اون معنا که قبلاً داشتیم، ولی قطعاً چیزهایی داریم که دلمون نمی‌خواد دست هر کسی بیفته.
مثلاً:

  • چت‌هامون با دوستی که فقط ما می‌فهمیمش
  • لحظات خصوصی خانوادگی
  • ایده‌هایی که هنوز نگفتیم
  • اشتباهات ساده‌ای که حق داریم فراموش بشن

بزرگان دنیای تکنولوژی هم بارها درباره این موضوع هشدار دادن.
ادوارد اسنودن یه جمله‌ی جالب داره:
“گفتن اینکه حریم خصوصی اهمیتی نداره چون چیزی برای پنهان کردن نداری، مثل اینه که بگی آزادی بیان مهم نیست چون چیزی برای گفتن نداری.”

و این جمله برای من، دقیقاً مثل یه بیداربودن وسط دنیای خواب‌آلود دیتاست.

کلام آخر

حریم خصوصی، حق ماست. نه هدیه‌ای از تکنولوژی.
در دنیایی که همه‌چیز آنلاین شده، شجاع‌ترین کار شاید این باشه که گاهی «آفلاین» باشیم.
شاید نشه به‌طور کامل از دیده‌شدن فرار کرد، ولی می‌شه انتخاب کرد که کی و چطور ما رو ببینه.
و به‌قول خودم بعد از یه روز سخت دیجیتالی:
“اینترنت عزیز، لطفاً یه کم فضولیتو کم کن!”

آخرین دیدگاه ها

هنوز نظری درج نشده است. شما اولین نفر باشید.

ثبت دیدگاه شما

نظر خود را درباره این مطلب بنویسید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *