استفاده از واقعیت مجازی برای بازسازی تاریخ

03/04/1404 22:48

تا حالا به این فکر کرده‌اید که در کوچه‌پس‌کوچه‌های روم باستان قدم بزنید؟ نه اینکه در موردش کتاب بخوانید یا فیلم ببینید، نه. منظورم این است که واقعاً آنجا باشید. صدای همهمه مردم در بازار، معماری شگفت‌انگیز کولوسئوم از فاصله‌ی چند قدمی، و حس غریب و هیجان‌انگیز حضور در دورانی که هزاران سال با ما فاصله دارد. این ایده تا همین چند سال پیش، خوراک داستان‌های علمی-تخیلی بود. اما امروز، به لطف یک تکنولوژی شگفت‌انگیز، این مرز بین خیال و واقعیت در حال محو شدن است. استفاده از واقعیت مجازی برای بازسازی تاریخ دیگر یک رویای دور نیست؛ یک پنجره‌ی جدید و خیره‌کننده به جهان گذشته است که به روی ما باز شده و به ما اجازه می‌دهد تاریخ را نه فقط بخوانیم، بلکه «زندگی» کنیم.

این مقاله، یک سفر به اعماق این دنیای جدید است. می‌خواهیم ببینیم واقعیت مجازی (VR) چگونه به باستان‌شناسان، مورخان و البته ما، کمک می‌کند تا با گذشته ارتباطی عمیق‌تر و انسانی‌تر برقرار کنیم.

وقتی گذشته فقط یک داستان نیست: بازسازی تاریخ با VR یعنی چه؟

بیشتر ما با بازی‌های ویدیویی که در دوران تاریخی جریان دارند، مثل سری Assassin’s Creed، آشنا هستیم. اما بازسازی تاریخی در VR یک چیز کاملاً متفاوت است. اینجا هدف سرگرمی صرف نیست، بلکه «اصالت» و «دقت» حرف اول را می‌زند. بازسازی تاریخ در واقعیت مجازی یعنی استفاده از داده‌های دقیق باستان‌شناسی، متون تاریخی و شواهد علمی برای ساختن یک شبیه‌سازی سه‌بعدی و تعاملی از یک مکان یا رویداد تاریخی.

تفاوت کلیدی در دو کلمه نهفته است: «حضور» (Presence) و «غوطه‌وری» (Immersion). وقتی هدست VR را روی چشمانتان می‌گذارید، دیگر به یک صفحه نمایش نگاه نمی‌کنید؛ شما وارد آن دنیا می‌شوید. می‌توانید سرتان را بچرخانید و ۳۶۰ درجه اطراف خود را ببینید. می‌توانید در یک معبد یونانی قدم بزنید، به جزئیات کتیبه‌ها نگاه کنید و مقیاس واقعی آن بنا را با تمام وجود حس کنید. این حس حضور، چیزی است که هیچ کتاب یا فیلمی قادر به انتقال آن نیست. این تکنولوژی، این… این دریچه‌ی جدید، به ما اجازه می‌دهد تاریخ را از یک روایت خطی و دوبعدی به یک تجربه فضایی و قابل لمس تبدیل کنیم.

از ویرانه تا واقعیت: این جهان‌های مجازی چگونه ساخته می‌شوند؟

شاید بپرسید این دنیاهای دقیق و پرجزئیات چگونه از دل خرابه‌های امروزی بیرون می‌آیند؟ این فرایند ترکیبی شگفت‌انگیز از هنر، علم و تکنولوژی است.

تیم‌های تحقیقاتی معمولاً با استفاده از تکنیکی به نام فتوگرامتری (Photogrammetry) شروع می‌کنند. در این روش، صدها یا هزاران عکس باکیفیت از یک مکان تاریخی (مثلاً تخت جمشید یا پمپئی) از زوایای مختلف گرفته می‌شود. سپس، نرم‌افزارهای پیشرفته این عکس‌ها را تحلیل کرده و یک مدل سه‌بعدی بسیار دقیق و واقع‌گرایانه از وضعیت فعلی آن مکان ایجاد می‌کنند.

فتوگرامتری مثل این است که به جای یک چشم، با هزاران چشم به یک جسم نگاه کنید تا هیچ جزئیاتی از قلم نیفتد.

اما این فقط نقطه شروع است. در مرحله بعد، مورخان، باستان‌شناسان و معماران وارد میدان می‌شوند. آن‌ها با استفاده از نقشه‌های قدیمی، اسناد تاریخی، و دانش تخصصی خود، به هنرمندان دیجیتال کمک می‌کنند تا بخش‌های تخریب‌شده را بازسازی کنند. رنگ دیوارها، جنس پارچه‌ها، وسایل زندگی روزمره و حتی صدای محیط، همگی بر اساس شواهد علمی بازآفرینی می‌شوند تا تجربه‌ای هرچه نزدیک‌تر به واقعیت شکل بگیرد. این یک کار تیمی دقیق است که در آن، هر پیکسل اهمیت دارد.

آیا می‌توان به یک گذشته‌ی دیجیتال اعتماد کرد؟ چالش صحت و اصالت

اینجاست که ما به‌عنوان یک ناظر واقع‌بین، باید یک قدم به عقب برداریم و سؤالات سخت بپرسیم. این بازسازی‌ها چقدر قابل اعتماد هستند؟ آیا این خطر وجود ندارد که تاریخ را بیش از حد زیبا و رمانتیک جلوه دهیم و از تلخی‌ها و پیچیدگی‌های آن چشم‌پوشی کنیم؟

این یک دغدغه کاملاً جدی است. حقیقت این است که دانش ما از گذشته همیشه ناقص است. ما رنگ دقیق تمام دیوارها یا جزئیات لباس همه مردم را نمی‌دانیم. بنابراین، هر بازسازی دیجیتال، ناگزیر شامل مقداری «تفسیر» و «تخمین علمی» است. پروژه‌های پیشرو در این زمینه، این محدودیت‌ها را پنهان نمی‌کنند. آن‌ها اغلب نسخه‌های مختلفی از یک مکان را بر اساس تئوری‌های گوناگون ارائه می‌دهند یا به‌وضوح مشخص می‌کنند که کدام بخش‌ها بر اساس شواهد محکم و کدام بخش‌ها بر اساس تخمین بازسازی شده‌اند.

همان‌طور که در گزارش‌های یونسکو در مورد حفاظت از میراث دیجیتال اشاره شده، هدف اصلی، ساختن یک کپی بی‌نقص از گذشته نیست، چرا که این کار غیرممکن است. هدف، خلق یک «تفسیر قدرتمند و آگاهانه» است که به ما درک بهتری از فضا، مقیاس و زندگی در آن دوران بدهد. تجربه تاریخ با VR به معنای پذیرش یک حقیقت مطلق نیست، بلکه به معنای درگیر شدن با یک گفت‌وگوی علمی است.

فراتر از دیوارهای موزه: انقلابی در آموزش و پژوهش تاریخی

شاید قدرتمندترین کاربرد این تکنولوژی، در زمینه آموزش باشد. تصور کنید دانش‌آموزان به جای خواندن در مورد جنگ‌های پلوپونز، بتوانند در میدان نبرد در کنار سربازان آتنی بایستند یا در مجلس سنای روم، شاهد سخنرانی سیسرون باشند. آموزش تاریخ با واقعیت مجازی، درس‌های خشک و بی‌روح را به تجربیاتی هیجان‌انگیز و فراموش‌نشدنی تبدیل می‌کند.

پروژه “Rome Reborn” یکی از معروف‌ترین نمونه‌هاست که به کاربران اجازه می‌دهد بر فراز شهر رم در سال ۳۲۰ پس از میلاد پرواز کرده و شکوه این پایتخت باستانی را از نزدیک ببینند. این پروژه حاصل بیش از دو دهه همکاری بین باستان‌شناسان و متخصصان گرافیک کامپیوتری است.

علاوه بر آموزش، پژوهشگران نیز از این ابزار بهره می‌برند. باستان‌شناسان می‌توانند تئوری‌های خود را در مورد کاربری یک بنای ناشناخته در یک محیط شبیه‌سازی‌شده بیازمایند یا مسیر تابش نور خورشید در یک معبد باستانی را در روزهای خاصی از سال مدل‌سازی کنند. این کارها قبلاً یا غیرممکن بود یا به تخیل محض وابسته بود.

لمس تاریخ با تمام وجود: تأثیر روانی و عاطفی سفر به گذشته

چرا قدم زدن مجازی در یک مکان تاریخی اینقدر روی ما تأثیر می‌گذارد؟ پاسخ در روان‌شناسی ذهن ما نهفته است. وقتی ما یک رویداد را به‌صورت اول‌شخص و در مقیاس واقعی تجربه می‌کنیم، مغز ما آن را به شکل متفاوتی پردازش می‌کند. این تجربه مستقیم، باعث ایجاد «همدلی» (Empathy) می‌شود.

دیدن اندازه کوچک یک خانه در شهر پمپئی، بهتر از هر کتابی به ما نشان می‌دهد که زندگی روزمره برای یک شهروند عادی چگونه بوده است. ایستادن در سلول یک زندان تاریخی، حسی از خفقان و ناامیدی را منتقل می‌کند که هزاران صفحه متن از بیان آن عاجز است. به گفته کارشناسان علوم شناختی، این «یادگیری تجسم‌یافته» (Embodie Learning) باعث می‌شود اطلاعات عمیق‌تر در حافظه ما ثبت شوند و ارتباط عاطفی قوی‌تری با موضوع برقرار کنیم. ما دیگر فقط یک مشاهده‌گر خارجی نیستیم؛ برای چند لحظه، به بخشی از آن تاریخ تبدیل می‌شویم.

مرزهای نامرئی تکنولوژی: محدودیت‌ها و آینده پیش رو کجاست؟

با تمام این هیجان، باید واقع‌بین باشیم. بازسازی مکان‌های تاریخی در VR هنوز با چالش‌های جدی روبروست. هزینه‌های تولید این تجربیات بسیار بالاست و دسترسی به سخت‌افزارهای باکیفیت VR برای همه ممکن نیست. علاوه بر این، خطر ساده‌سازی بیش از حد تاریخ برای جذابیت بیشتر، یک تهدید دائمی است.

آینده این تکنولوژی… واقعاً مشخص نیست که ما را به کجا خواهد برد، اما مسیر پیش رو بسیار هیجان‌انگیز به نظر می‌رسد. با پیشرفت هوش مصنوعی، می‌توان دنیاهای تاریخی پویاتری ساخت که ساکنان مجازی آن به کنش‌های ما واکنش نشان دهند. شاید روزی بتوانیم با سقراط در آگورای آتن به گفت‌وگو بنشینیم یا تکنیک‌های کشاورزی را از یک مصری باستان بیاموزیم.

سفر در زمان با تکنولوژی دیگر محدود به ماشین‌های خیالی نیست. این سفر همین حالا، از طریق لنزهای یک هدست واقعیت مجازی، در حال وقوع است. این تکنولوژی به ما این قدرت را می‌دهد که نه تنها به گذشته نگاه کنیم، بلکه آن را احساس کنیم، درک کنیم و از آن بیاموزیم. این یک ابزار است، ابزاری قدرتمند برای داستان‌گویی، برای آموزش و برای برقراری ارتباط با ریشه‌های مشترک انسانی‌مان. شاید بزرگ‌ترین دستاورد آن این باشد که به ما یادآوری می‌کند تاریخ، مجموعه‌ای از اسامی و تاریخ‌های خشک نیست، بلکه داستان زندگی انسان‌هایی درست مثل ماست.

و شما چطور؟ اگر می‌توانستید به یک دوره تاریخی سفر کنید، کدام دوران را انتخاب می‌کردید؟ دوست دارم دیدگاهتان را در بخش نظرات بخوانم!

آخرین دیدگاه ها

هنوز نظری درج نشده است. شما اولین نفر باشید.

ثبت دیدگاه شما

نظر خود را درباره این مطلب بنویسید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *